یکی از سهل ترین راه ها برای به دست آوردن آرامش و انبساط خاطر کشیدن نفس عمیق به صورتی منظم با یک شیوه ی بخصوص است. بیشتر مردم به گونه ای نفس می کشند که به مکیدن هوا شباهت دارد تا تنفس . آن ها نفس نفس می زنند که موجب هدر رفتن اکسیژن مغز می گردد. باید بیاموزیم آهسته و عمیق نفس بکشیم.
اگر ما تنها با قسمت بالای ریه هایمان تنفس کنیم هوایی که در پایین ریه ها قرار دارد کهنه و کهنه تر می شود. هر قدر ذخیره ی هوای ما بهتر باشد قدرت مغزمان نیز بهتر خواهد بود. اگر مغز ما از حداقل مقدار اکسیژن خود محروم بماند، احساس خستگی می کنیم. حالت خواب آلودگی دست می دهد و در انجام حرکات و کارها کند و سست می شویم و اندیشیدن برایمان دشوار می شود.
در مقدمه ی گلستان سعدی ، اولین نعمت خداوندی که سپاس گفته شده است، تنفس است : « ... که هر نفسی که فرو می رود ممد حیات است و چون بر می آید مفرح ذات » و این خود نشانه ی اهمیت تنفس است.
کسانی که تنفس عمیق دارند از طول عمر بیشتری برخوردار می شوند. تنفس عمیق باعث می شود که تعداد دم و بازدم در یک دقیقه کمتر شود. معمولا افراد در یک دقیقه 16 بار نفس می کشند و عمر متوسطی دارند. اما هر کس پیش از این در دقیقه نفس بکشد، مسلما تنفس هایی سطحی خواهد داشت که دم و بازدم عمیق را به همراه ندارد. طول عمر چنین افرادی از حد متوسط و معمول کمتر است.
اگر می گویند هیجان های عصبی مانند ترس ، اضطراب، خشم، کینه، انتقام و حسادت، بیماری می آورد و از طول عمر می کاهد ، به این خاطر است که تمام هیجان های عصبی نخستین تاثیر خود را بر تنفس می گذارد. شما از این به بعد به کسانی که خشمگین یا مضطرب اند با دقت نگاه کنید و ببینید که چقدر تنفس آن ها در این مواقع سطحی می شود. گاهی اوقات هنگام خشم، تنفس به سی بار در دقیقه و حتی بیشتر می رسد. حالا خودتان حساب کنید کسانی که همواره در هیجان های عصبی به سر می برند و در خشم و اضطراب غوطه ورند با تنفس سطحی خود چه بلایی بر سر سلامت و طول عمر خویش می آورند. در عوض کسانی که از آرامش برخوردارند و خود را به هنگام خشم مهار می کنند، چنان از تنفس عمیق و ژرفی برخوردار می شوند که مسلما سلامت آن ها را تضمین می کند و طول عمرشان را افزایش می دهد.
نتیجه تحقیقات دانشمندان ژاپنی و آمریکایی نشان می دهد که اگر انسان بتواند شمار تنفس خود را در یک دقیقه از 16 به 12 کاهش دهد، چیزی حدود 50 سال بر عمر خود اضافه کرده است.
تنفس عمیق باعث آرام کردن عواطف و احساسات آشفته و پریشان می گردد. اگر احساس می کنید شدیدا فرد بدخلق و عبوسی هستید و در حال طبیعی خودتان قرار ندارید و مایلید به شخصی یا چیزی اذیت و آزار برسانید به جای این کار یک نفس عمیق بکشید. یعنی عمیق ترین نفسی که می توانید بکشید. سپس آن را برای لحظاتی در ریه هایتان نگه دارید. بعد هم در کمال آهستگی و به مدت لحظاتی، هوا را آهسته بیرون دهید. این کار را چند مرتبه انجام بدهید و آن وقت ملاحظه خواهید نمود که سریع تر از آن چه تصور می کردید آرامش خود را باز یافته اید. لازم نیست فقط هوا را بمکید و آن را با سرعتی عجیب انجام بدهید بر عکس کوشش کنید آهسته نفس بکشید و با ثبات و نظم خاصی این کار را انجام بدهید و به فکر فرو بروید. این گونه بیندیشید که دارید حیات و هستی را استنشاق می کنید و بنیه و شور زندگی انرژی موجود در اطرافتان را در خود فرو دهید. به ماهیچه های درونیتان فشار بیاورید تا هر آن چه مقدور است هوای موجود در وجودتان را به بیرون برانید. این کار را حداقل شش مرتبه انجام دهید، متوجه خواهید شد که خلق بد و عصبی تان، تمام ناراحتی ها و سر خوردگی هایتان از بین می رود و در درون خود احساس خوب و دلپذیری دارید و کم کم به یک حالت تسلط به نفس درون و متانت و آرامش مورد نیاز دست پیدا می کنید.
با تنفس عمیق شما به لایه های عمیق مغز و منشاء فکر می رسید. آن جا که خلاقیت، افکار نو، تصمیم های تازه و حتی الهام و شهود شماست. تنفس عمیق یعنی ارتباط با منشاء فکر و شعور خلاق ، با تنفس عمیق، هم فکرتان بهتر و عمیق تر می شود و هم تمرکز حواس بیشتری پیدا می کنید.
تکنیک تنفس عمیق
تنفس عمیق شامل سه مرحله است :
1. دم عمیق که باید آهسته و آرام باشد و به صورت شکمی انجام شود، به صورتی که قسمت های تحتانی قفس سینه و حبابچه ها پر از هوا شود. علت اینکه نفس عمیق باید شکمی باشد، این است که سلول های بدن ما با خون ارتباط مستقیم ندارد، بلکه این ارتباط را لنف یا آب میان بافتی ایجاد می کند. لنف مواد غذایی را از خون می گیرد و در اختیار سلول قرار می دهد و از طرفی مواد زائد را از سلول می گیرد و به خون باز می گرداند. هرچه لنف این تبادل را سریع تر و بهتر انجام دهد، سلامت سلول و شادابی آن بیشتر می شود. به طور کلی سلامت سلول به دو عامل وابسته است. شتاب و سلامت خون، شتاب و سرعت لنف. سرعت گردش خون عمدتا به قلب وابسته است، اما سرعت لنف به حرکت ماهیچه ی بالای شکم یعنی دیافراگم بستگی دارد. تنفس عمیق و شکمی، دیافراگم را حرکت می دهد و این حرکت در حفره ی شکمی خلائی ایجاد می کند که شتاب لنف را پانزده برابر می کند. تندرستی و جوانی شما اساسا به دو عامل وابسته است : عمق تنفس و گردش خون. با تنفس های عمیقی که انجام می دهید، سرعت لنف را فزونی می بخشید و در نتیجه متابولیسم سلولی شما بهتر انجام می شود و شما شادابی، سر زندگی و انرژی فراوانی را احساس می کنید.
2. نگهداری نفس که خیلی مهم است. وقتی شما هوا را در ریه های خود نگه می دارید به کیسه های هوایی خود فرصت می دهید که تبادل اکسیژن و دی اکسید کربن را کامل انجام دهند. در تنفس های تند و سطحی،این تبادل خوب صورت نمی گیرد، چون شما به ریه های خود فرصت کافی نمی دهید.
3. بازدم عمیق که باید آهسته و آرام و از طریق بینی هوا را خارج کنید، اما در آخرین لحظات، دهان را باز کنید و هوای باقیمانده را با فشار و صدای « هه » بیرون دهید. در بازدم های سطحی حدود 1300 تا 1500 میلی لیتر از هوای بازدمی ریه ها خالی نمی شود. این هوای باقیمانده، یکی از مهم ترین علل پیری شناخته شده است.
بازدم های عمیق را تجربه کنید و ریه های خود را از آخرین هوای مسموم نیز خالی کنید.

 

نویسنده


معصومه غیثی / پژوهش سرای رازی ناحیه 2 شیراز

شخصیت ، بحث انگیزترین ، جذاب ترین ، پیچیده ترین و مهمترین مبحث روانشناسی به شمار می رود. همه ی روانشناسان که امروزه در ابعاد گسترده دست به پژوهش می زنند ، در نهایت می کوشند تا از مقوله شخصیت که قرن هاست توجه انسان های کنجکاو را به خود معطوف داشته است پرده بردارند. (روانشناسی رشد ، ص 4)
تعریف شخصیت از دیدگاه علم روانشناسی : شخصیت عبارت است از کل خصوصیات انسان.
آنپورت می گوید : شخصیت سازمان پویا و قوام یافته ای است که از ترکیب سیستم های روانی و جسمی فرد که رفتار ویژه و بی همتای او را در جهت سازش با محیط تعیین می کند، تشکیل شده است. (روانشناسی رشد،ص 83)
تعریف شخصیت : به طور کلی هر نوع صفت اخلاقی برجسته ای است ( مانند شجاعت اخلاقی، قوت، اراده، مناعت طبع و ... ) که سبب امتیاز فرد آدمی می گردد تا آنجا که او را به خصوص به آن صفت میشناسد و بخاطر آن صفت می ستاید . ( نظریه های شخصیت ، ص 6)
خانواده، اولین و مهمترین محیطی است که کودک در آن از کیفیت روابط انسانی آگاهی پیدا می کند. تجارب سال های اول کودکی که معمولا در خانواده ایجاد می گردد، سازنده و زیر بنای شخصیت و رفتارهای بعدی کودک است. در خانواده است که کودک پایه ی آموخته هایش را استوار می سازد. در این رابطه مادر نقش عمده را به عهده دارد. نگرش گرم و سرد مادر نسبت به کودک موجب سازگاری و ناسازگاری او در آینده می شود. پدر عامل مهمی در ایجاد نظم و روش های مثبت و محور اصلی در گردش امور خانواده به شمار می آید. بطور کلی شخصیت والدین نیز در طرز فکر و رفتار آنان با فرزندانشان موثر است. رفتار والدین مهمترین عامل در تعیین چگونگی روابط میان آنان با فرزندانشان است.
رفتار والدین با فرزندانشان را از نظر چگونگی آن می توان به انواع زیر تقسیم کرد :
1- نظارت و سرپرستی شدید
2- گذشت و مداراگری
3- طرد کردن
4- رفتار دوستانه و آزادمنشانه
5- رفتار سلطه آمیز و مستبدانه ( روانشناسی رشد، ص 88 )
تاثیر رفتار و طرز فکر والدین در شکل گیری و چگونگی رفتار کودکان بسیار مهم و اساسی است. بسیاری از شخصیت های بزرگ و پیروزمند رابطه ای دوستانه و پسندیده با والدین خود داشته اند. مهر و محبت از شاخص های برجسته روابط مطلوب و پسندیده میان والدین و فرزندان است. رابطه ی مطلوب و آزاد منشانه چنان محیط خانوادگی مساعدی فراهم می کند که کودکان در سایه ی آن، با آزادی کامل خواسته های خود را بیان می کنند و به چنان تکامل شخصیتی دست می یابند که بتوانند پیروزمندانه با زندگی و عوامل گوناگون آن سازگار شوند و با میل و رغبت مسئولیت های خانوادگی را بپذیرند.
در سوی دیگر، والدینی که رفتار مطلوب و درستی با فرزندانشان ندارند، موجب سرخوردگی آنان می شوند. کودکی که از مهر و محبت والدین محروم است، می کوشد تا به هر وسیله ممکن این کمبود خود را جبران نماید. چنین کودکانی به شدت علاقمند به جلب رضایت خاطر، محبت و توجه دیگران هستند. گروه همتایان الگوهای رفتاری برای کودکان و نوجوانان تلقی می شوند. احساس تعلق به گروه یکی از بنیادی ترین نیازهای روانی کودک است. ( روانشناسی رشد کودک و نوجوان، ص 93 )
یکی از سازنده ترین دوره های رشد کودکان و نوجوانان، مدرسه است. مدرسه نباید تنها به آموزش مطالب درسی اکتفا کند، بلکه لازم است به پرورش استعدادهای فکری، عاطفی، اجتماعی، اخلاقی، دینی و بهداشتی شاگردان نیز بپردازد. معلم موفق آموزش های خود را با رشد طبیعی و عقلی شاگردان تطبیق می دهد ، از تحقیر و تهدید شاگردان دوری می جوید، آنها را با دیگران مقایسه نمی کند و به نیازها و علاقه های خاص آن ها توجه می کند. ( روانشناسی رشد، ص 100)
دین پدر و مادر هنگامی به کودک انتقال می یابد که میان این دو قطب رابطه ی صمیمانه و محبت آمیزی برقرار شده باشد. اعتقاد به آفریدگار جهان و وجود یک جای پناه دهنده و نجات بخش به فرد احساس امنیت و آرامش روانی می دهد. دین از نظر اجتماعی نیز دستگاهی سازمان دهنده و نظم آفرین است و رضای خداوند بزرگترین وسیله استقرار آن است.
فرهنگ به آن دسته از میراث های اخلاقی- اجتماعی و تربیتی گفته می شود که کودک در آن زاده شده و پرورش یافته است. عادت ها و شیوه های رفتاری اکثر مردم با فرهنگ رابطه دارد. فرهنگ در ساخت شخصیت و رفتار افراد تاثیر بسزایی دارد.
رسانه های همگانی : منظور از رسانه های همگانی رادیو، تلویزیون، انواع فیلم های تفریحی و تربیتی و روزنامه ها و مجله ها هستند که از عوامل جانبی و مکمل آموزشی به شمار می آیند. انواع برنامه های رادیویی بویژه برنامه های اختصاصی کودکان و نوجوانان اگر خوب تهیه و تنظیم شده باشند در انتقال معلومات و پرورش فکری این دسته از افراد موثر می باشند.
تلویزیون را رکن چهارم تربیتی دانسته اند که به سبب صدا و سیمای خود می تواند اطلاعات و تجربه های گرانبهایی در اختیار عموم افراد قرار می دهد. تلویزیون آموزشی تا کنون موفقیت های فراوانی در پیشبرد سطح دانش و بینش علمی شاگردان داشته است.
بعد از برنامه های تلویزیون و رادیو کودکان و نوجوانان وقت خود را صرف خواندن روزنامه، مجله و کتاب می کنند. در خواندنی های مورد علاقه کودکان و نوجوانان باید کوشش نمود تا روح منطق علمی به وجود آید تا از پذیرش مطلب خرافی، غرض آلود، کینه آمیز و ویرانگر خودداری نمایند.
به طور کلی هدف تمام شیوه های آموزشی و پرورشی کودکان و نوجوانان آماده سازی آن ها برای ایفای نقشی است که گروه و حوزه فرهنگی وی بر عهده اش می گذارد.
بنابراین کودکان و نوجوانان چنان باید پرورش یابند که بتوانند راه و رسم زندگی خود را پی گیرند و عضوی مفید و سودمند و ارزشمند برای جامعه باشند.
فراموش نکنیم که کودک امانتی است که از طرف خدا به دست ما سپرده شده و ما در برابر این امانت مسئولیم. بی اعتنایی و یا سهل انگاری در انجام وظیفه عقوبت آفرین است.
ما در انجام این وظیفه نخست در پیش خدا مسئولیم و بعد در پیشگاه کودک و اجتماع. فرزندان ما حق تربیت را از ما طلبکارند و کم مایه گزاردن این بدهی عقوبت آور است.


منابع:

1- پارسا، دکتر محمد، روانشناسی رشد کودک و نوجوان، انتشارات بعثت، چاپ اول، بهار 67

2- احدی، دکتر حسن، نبی جمال، دکتر شکوه السادات، روانشناسی رشد ( مفاهیم بنیادی در روانشناسی کودک- با تجدید نظر کلی و اضافات )، انتشارات پردیس، چاپ11، 1378
سیاسی، دکتر علی اکبر، نظیه های شخصیت یا مکاتب روانشناسی، انتشارات دانشگاه تهران، چاپ هشتم، پاییز 1379

 

نویسنده


شهناز اطمینان / دبیرستان شهیدان پژمان / آموزش و پرورش ناحیه 2 شیراز